چت من و همسرم
به وبلاگ من خوش امدید....... در تب عشق می سوزم.... می دانم که سوختن خطاست....... من این سوختن را ...... با همه ی آتشینش دوست دارم...... در آغوش کوهی اسیرم...... مرگم به بهمن سزاست....... من این بهمن مرگ را ...... با همه سردیش دوست دارم...... میان هجوم تو این تبار چه تنهاست....... من این راندگی را...... با همه وجودم دوست دارم...... عزیزان امیدوارم در وبلاک من لحظات خوبی رو سپری کنید........ به امید اینکه هیچ وقت تنها نباشیدوهمیشه شاد باشید....... موفق وموید باشید.......
ایستگاه عشق 1
دنیای کوچک من (ماریا) 1
دختر بهار 1
برکه شادکامی 1
از ته دل مینویسم 1
عاشق دلشکسته 1
الهه عشق 1
در انتظار محبت 1
عشق ,پری برای پرواز 1
سکوت 1
شعر وعاشقی 1
my love f...m 1
بهترین ها 1
بی بهانه عاشقانه 1
کلاه خاکی 1
بیا تو مفیده 1
عاشقونه 1
Djsina Download Center 1
باران که ببارد... 1
اسمون پر ستاره 1
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

                  تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لحظه های تنهایی و آدرس tanhayihaydelam.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 643
بازدید کل : 184518
تعداد مطالب : 47
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1




عشق رانمیتوان نوشت باید حس کرد
: لمس کرد از پس نگاه تو
: و ازپس صدای تو
: از پس پرده های زمان که
: فاصله را برای من تو به ارمغان اوردهاند
: ازپس دلهره ای من

 که خودش حدیثی از عشقست

وعشق خودش طومار است

جادوست وجاودانیست

جواب همسرم در برابر سروده من برای او

سنگی است زیر آب

در گود شب گرفته دریای نیلگون

تنها نشسته در تک آن گور سهمنک

خاموش مانده در دل آن سردی و سکون

او با سکوت خویش

از یاد رفته‌ای ست در آن دخمه سیاه

هرگز بر او نتافته خورشید نیم روز

هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه

بسیار شب که ناله برآورد و کس نبود

کان ناله بشنود

بسیار شب که اشک برافشاند و یاوه گشت

در گود آن کبود

سنگی است زیر آب ولی آن شکسته سنگ

زنده ست می تپد به امیدی در آن نهفت

دل بود اگر به سینه دلدار می نشست

گل بود اگر به سایه خورشید می شکفت...

جواب دوباره من


 گل است وگل میماند یار او را دلش مانند ایین عشق میپرستد

 یار دور افتاده من منال که دلم میگیرد ومیرد 

 ومی ترسم

تاا خر دنیا عشق مهر قتل مرا  بر پیشانی خویش همراه داشته باشد



نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت8:22---20 تير 1391
تنها كه باشی...



گاهی آرزو میكنی



یك نفر اسمت را صدا كند!



حتی اشتباهی....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 7:43 توسط تکتم |